به جرئت میتوان گفت که هیچچیز به اندازه بازیهای کامپیوتری برای کودکان جذاب نیست. یک محیط گرافیکی سهبعدی با تلفیق بهترین رنگها، هر بینندهای را مجذوب خود میکند.
مدتها است که دوران بازیهای ابتدایی دوبعدی به سر آمده است و بازیهای ویژه دستگاههای هوشمند طرفداران خاص خود را دارد. کافی است یک بازی کامپیوتری را در اختیار فرزند خود قرار دهید و از خانه خارج شوید.مشاهده خواهید کرد اگر چندین ساعت بدون وقفه به بازی کردن ادامه دهد، گذر زمان را احساس نخواهد کرد.
این جذابیت عصر جدید است که مردم را به سمت و سوی خود میکشد. اما این اتفاق پرسش مهمی را در ذهن ایجاد میکند: «آیا هدف بلندمدت فناوری یا آینده ای که برای فرزندان خود ترسیم کردهایم در بازی کردن خلاصه میشود؟ آیا فرزندان ما در نهایت باید فقط مصرفکننده باشند؟» بدون شک اینگونه نیست.
آنها به مرور زمان باید بیاموزند چگونه سطوح مختلفی از مهارتهای اجتماعی و علمی خود را افزایش دهند تا برای ورود به بازار کار آماده شوند. در این میان نقش خانوادهها و نظام آموزشی دولتی و غیردولتی بسیار مهم است.
اگر این واقعیت را بپذیریم که کامپیوترها و تلفنهای هوشمند جذابیت بسیاری را برای کودکان ما به همراه میآورند، در نتیجه این اصل را نیز قبول خواهیم کرد که امکان بهرهبرداری از این ظرفیت بهخوبی امکانپذیر است؛ به این معنا که فرزندان خود را در مسیری قرار دهیم که از این جذابیت در جهت سازندهای استفاده کنند. بیتردید محیط پیرامون ما در سالهای آینده کاملاً متفاوت با زمان حال خواهد بود. بسیاری از دستگاهها دیجیتالی خواهند شد و این به معنای دستگاههایی است که برنامهپذیر هستند.
اما چه کسی قرار است برای چنین دستگاههایی برنامهسازی کند؟ بدون شک کودکان امروز.
کودکان امروز اگر به شیوهای استاندارد و مدون با مفاهیم و مهارتهای دنیای کامپیوتر آشنا شوند، میتوانند در آینده ابتکارات منحصربهفردی از خود نشان دهند. برای نیل به این هدف نیازی نیست شتابزده عمل کنیم و آنها را در اولین مرکز آموزشی ویژه افراد بزرگسال ثبت نام کنیم که زبانهای برنامهنویسی سنگین را همراه با الگوریتمهای پیچیده آموزش میدهند. این کار در درازمدت باعث استعدادسوزی و دلزدگی کودکان خواهد شد، به دلیل اینکه شرایط سنی آنها ایجاب میکند در محیطی با همسنوسالان خود باشند و مهمتر از آن، از ابزارهای آموزشی و کمک آموزشی خاصی استفاده کنند که گروههای حرفهای متشکل از برنامهنویسان حرفهای، مشاوران و روانشناسان حوزه کودک، آنها را آماده کردهاند. این چنین نرمافزارهایی بر مبنای ساعتها کار حرفهای آماده و مدون شدهاند. بارزترین مثالی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، اسکرچ است؛ یک محیط آموزش برنامهنویسی که یکی از معتبرترین سیستمهای آموزشی جهان آن را ساخته است.
امروزه در بسیاری از کشورها بحث آموزش کدنویسی به کودکان، به یکی از دغدغههای اصلی تبدیل شده است. جالب اینکه این موضوع مختص کشورهای صنعتی یا درحالتوسعه نیست. همه کشورها بر اساس جایگاه خاص خود، کموبیش به نیروی کار متخصص در این زمینه نیاز دارند؛ حتی کشورهایی همچون انگلستان و ایالات متحده که خود در زمینه ابداع نوآوری، پرورش استعدادها و مهمتر از آن جذب نیروی کار متخصص در مقایسه با سایر کشورها در جایگاه بالایی قرار دارند، در گزارشهای رسمی خود اعلام کردهاند که تا چند سال آینده با معضل کمبود نیروی متخصص روبهرو خواهند بود. این کمبود نیرو به دلیل رخنه فناوری در حوزههای مختلف بهتدریج در حال بروز است. کافی است لحظهای تأمل کنید که آیا سازمانی که در آن مشغول به کار هستید یا شرکتی که خود مالک آن هستید، در ده یا بیست سال گذشته به سایت یا برنامه همراه احتیاج داشت؟
در آن سالها چند خط تلفن برای برقراری موازنه تجاری شما با محیط اطراف مناسب به نظر میرسید، اما در مقطع فعلی برای اینکه از گردونه تجارت خارج نشوید به تکنیکهای متنوعی که در قالب واژگانی همچون هوش تجاری، پیادهسازی برنامه مدیریت دانش، ابزارهای مدیریت کلاندادهها، برنامهنویس بانکهای اطلاعاتی، کارشناس تحلیل دادههای سازمانی و مانند اینها خود را نشان میدهند، نیاز دارید. در بطن تمامی این واژگان مفهومی به نام عامل انسانی مستتر است؛ عاملی که ابتدا باید شناخت اولیهای از پیشزمینههای یادشده داشته باشد تا در نهایت بتواند مسیر خود را در دنیای فناوری انتخاب کند. این همان نقطهای است که میگویم بهتر است فرزندانمان با کدنویسی آشنا شوند. این آشنایی ضامن موفقیت آنها در آینده خواهد شد.